شنبه 01 دی 1403
بسم الله الرحمن الرحیم
بیانات مقام معظم رهبری در خصوص حجاب و عفاف و علت نامگذاری روز حجاب و عفاف
زن مسلمان از درون خانواده تا درون جامعه و تا مسایل علمی و سیاسی و ارزش‌های اخلاقی و نیز نشان دادن منش‌های بزرگ انقلابی می‌تواند به زندگی آن حضرت فاطمه زهرا (س) تأسی جوید.
زنان ما باید بدانند که همین آگاهی و معرفت و صبر و تحمل آنان ناشی از بینش اسلامی حضرت زینب(س) بود که توانست حادثه کربلا را اینچنین بزرگ و ماندگار در تاریخ نگه دارد و دستاوردهای عظیم معنوی و تاریخی این حادثه را ماندگار سازد.
«سکینه کبری» یکی از مشعل‌های معرفت عربی در همة تاریخ اسلامی تا امروز است.
زنان مسلمان ایرانی در دنیای امروز رسالتی عظیم بر عهده دارند و بعنوان الگوی زنان جهان باید پیام متعالی خود را در عرصه‌های مختلف بشری به گوش جهانیان برسانند.

 

امروز زن ایرانی سرمشق و الگوی زنان مسلمان کشورهای دیگر است.
لقب«ام ابیها» بیانگر احساس مسئولیت فاطمه (س) است نسبت به پدر بزرگوارشان
زندگی فاطمه زهرا(س) در همه ابعاد پر از کار و تلاش و تکامل و تعالی روحی یک انسان است.
فاطمه زهرا(س) با آن عظمت و جلالت، در محیط خانه یک همسر است.
شخصیت زهرای اطهر (س) در ابعاد سیاسی، اجتماعی و جهادی ، شخصیت ممتاز و برجسته‌ای است.
این زندگی جهادی فاطمه زهرا(س) است که بسیار عظیم و فوق‌العاده و حقیقتاً بی‌نظیر است و یقیناً در ذهن بشر چه امروز و چه در آینده یک نقطه درخشان و استثنایی است.
از لحاظ زیبایی هنری این سخن فاطمه زهرا(س) (خطبه حضرت زهرا(س) ) مثل زیباترین و بلندترین کلمات نهج‌البلاغه و در حدّ سخنان امیر المومنین (ع) است.
تجلیل از مقام فاطمه (س) تکریم ایمان، تقوا، علم، ادب، شجاعت، ایثار، جهاد، شهادت و در یک کلمه مکارم اخلاق است.
حضرت فاطمه زهرا(س) خلاصه نبوّت و ولایت است.
شخصیت فاطمه (س) مجسم کننده هویت حقیقی و همه جانبه یک مسلمان است.
فاطمه زهرا(س) به عنوان الگو، معرفت، دانش ، عبادت، زهد، خانه‌داری ، جهاد، شهادت و تمام امتیازات و خصوصیات یک انسان والا و معصوم را با خود دارد.
زندگی حضرت فاطمه زهرا(س) الگوی زندگی یک زن مسلمان است.
حضرت فاطمه زهرا(س) از نظر اندیشه اسلامی و معرفت، یکی از پیروان فکر اسلامی است.
او فرزندان خود را در محیط اسلامی، همراه با اندیشه‌های اسلامی تربیت کرد و فضای خانه‌ او آکنده ازمعنویات اسلامی بود.
او یک زن مبارز ، پیگیر، آگاه، دانشمند و در عین حال یک زن خانه‌دار و با توقع کم بود.
امروز بیداری زن مسلمان از برکات بزرگ انقلاب عظیم اسلامی است.
انتخاب چنین روزی به عنوان روز زن به معنی انتخاب زیباترین، متعالی‌ترین و مقدس ‌ترین الگو برای زنان مسلمان، بلکه زنان همه جهان است.
خیر کثیری که خداوند متعال در سوره مبارکه کوثر مژده آن را به پیامبر داد، فاطمه زهرا(س) است.
زن مسلمان باید در راه فرزانگی و علم و در راه خودسازی معنوی و اخلاقی تلاش کند.
آنچه زن ایرانی را به عنصری انقلابی، سیاسی ، آگاه و مبارز تبدیل کرده است ایمان آگاهانه است.
عنصر اصلی تشکیل خانواده زن است ، نه مرد.
جا دارد زن مسلمان با تأمل در مفاهیم اسلامی و ارزشگذاری‌های اسلامی و با دقت در خطوطی که در نظام اسلامی برای پیشرفت زنان و مردان پیش‌بینی شده است، هویت خود را بازیابی کند.
جامعه زنان باید کار فرهنگی در مورد زنان را در اولویت خود قرار دهند.
زنان در اصلاح جامعه نقش بسیار برجسته‌ای دارند.
زن بایستی در میدان تلاش و جهاد عمومی و فعالیت‌های مشروع همگانی و در صحنة مبارزه با دشمن و در زمینه‌های سازندگی به اشکال گوناگون و در طیف وسیع شرکت و حضور داشته باشد.

انقلاب یک سدّی را شکست و یک مسیر جدیدی را برای زنان بازکرد.
انقلاب زنهای مسلمان را آن چنان ارزش بخشید که هیچگاه زن ایرانی در طول تاریخ خود، اینقدر موقعیت و ارزش نداشت.
باید زنان اندیشمند و آگاه ایران اسلامی، راه روشن خود را ادامه دهند و گام‌ها را متین و محکم بردارند.
زن اسلامی زنی است که راه را درست می‌رود، هدف را درست تشخیص می‌دهد و در این راه حاضر به فداکاری است و چنین زنی عظمت می‌آفریند، همچنان که زنان ایران عظمت آفریدند.
خانم‌ها سربازان خط مقدّم انقلاب بودند.
با پیروزی انقلاب جامعه ما تحولی الهی یافت و زنان در این تحول جزء پیشگامان بودند.
نقش زنان در انقلاب ثابت کرد که زن در سایة ایمان و آگاهی ... می‌تواند نقش اول را در تحولات تاریخی ایفا کند.
حضور خانم‌ها در همه مراحل انقلاب، حضوری زنده و نیرومند و قوی بود.
بسیج یک زن در واقع بسیج یک خانواده است.
کار باید با کرامت و با ارزش معنوی و انسانی زن منافات نداشته باشد. باید زن را تذلیل نکند، زن را وادار به تواضع و خضوع نکند.
تحمیل کار سنگین به زن ظلم به زن است.
هر حرکتی که برای دفاع از زن انجام می‌گیرد، باید رکن اصلی آن رعایت عفاف زن باشد.
حجاب برای زن به معنای عصمت و حفظ زن است.
حفظ حجاب و حفظ عفت، حفظ خط اسلام و ایمان مردم است.
حجاب اسلامی وسیله حفظ وصیانت عفاف انسانی است.
حجاب و پوشش زن مظلومیت و شخصیت وی بشمار می‌رود.
چادر بهترین نوع حجاب و نشانة ملی ماست.
هر ایده و اندیشه و انقلابی که در غالب هنر نگنجد، ماندنی نخواهد بود.
بر روی مسئله حجاب کار هنری و کار زیبای تبلیغی باید صورت بگیرد.
روش اسلام و نظام جمهوری اسلامی ایران نسبت به زن محترمانه، تکریم‌آمیز ، مصلحت اندیشانه، عاقلانه و به نفع بشریت است.
امروز زنان کشور باید خودشان را مثل مردان موظف بدانند.
حضور روز افزون زنان مسلمان و مومن در کسوت متخصص و استادی مایة مباهات و افتخار نظام جمهوری اسلامی است.
اسلام از مردی که به زن و دختر خود ظلم کند، متنفّر و بیزار است.
زن مسلمان با حجاب، امنیت خود و مردان را در جامعه تأمین می‌کند.
زن امروز ایران در صحنه علم و سیاست و هنر و در گونه گونه فعالیتهای اجتماعی از گذشته بسی فعالتر و میدان‌دارتر است.
اولین پاسخ‌دهندگان به همه دعوتهای بزرگ انقلابی بانوان هستند.
زن باید با ایمان و آن هم ایمان آگاهانه زیور یافته باشد تا او را بتوان بعنوان یک الگو به حساب آورد
از نظر اسلام زن باید به مثابه یک عنصر انسانی تمام مراحل کمال انسانی را بپیماید.
روز مبارک زن، روز شرافتمندی عنصر تابناکی که زیربنای فضیلتهای انسانی و ارزشهای والای خلیفه‌الله در جهان است.
حضرت فاطمه زهرا(س) برترین نمونه مجسم برای زن مسلمان است.
پایبندی به اصالت‌ها و ارزشهای معنوی رسالت امروز زنان مسلمان است.
باید زنان اندیشمند و آگاه ایران اسلامی راه و روش خود را ادامه دهند.
ملت ایران امروز به برکت انقلاب قادر گشته است که نظرگاه جدیدی در باب زن و ارزشهای او ارائه کند.
زن می‌تواند بعنوان یک مبارز، یک سلحشور، یک مجاهد فی‌سبیل‌الله در صحنة جامعه ظاهر شود.
عمل به سیرة بانوی بزرگ اسلام زهرای اطهر(س) وظیفة شیفتگان عصمت و طهارت است.
زنان مسلمان باید خود را از دریای معرفت و کرامت حضرت فاطمه (س) بهره‌مند سازد.
زهرای اطهر(س) در زندگی پیامبر اسلام و علی‌بن ابی‌طالب به مانند نوری می‌درخشید.
مادر، از هر سازنده‌ای سازنده‌تر و با ارزش‌تر است.
یک کشور نمی‌تواند از نیروی کار زنان در عرصه‌های مختلف بی‌نیاز باشد.
ما به زنان مسلمان خودمان افتخار می‌کنیم.
زن سرشار از ارزشهای اسلامی و انقلابی است.
این عظمت اسلام است که در چهرة زنان انقلابی ما در دوران انقلاب آشکار شد.
 
علت نامگذاری 21 تیر ماه به عنوان روز حجاب و عفاف
زیرپا نهادن رسوم مذهبی
وقتی رضاخان به قدرت رسید، درصدد فریب مردم برآمد. او با پای پیاده همراه دسته جات عزاداری حرکت می کرد و در مجالس عزاداری و تکیه ها حاضر می شد و خود را مقیّد به اصول مذهب نشان می داد. اما بعد از پا گرفتن قدرتش، همه تلاش خود را در راه زیر پا نهادن رسوم مذهبی به کار بست. او در راه رسیدن به اهداف شوم و پلید خود، حتی حرم مطهر امام رضا علیه السلام را به خاک و خون کشید و واقعه مسجد گوهرشاد، نمونه بارز و علنی دشمنی او با اسلام بود.
تغییر لباس دستور استعمارگران
رضاخان به دستور استعمارگران غربی و به کمک جریان وابسته روشن فکر، تمام توان خود را در تغییر لباس ملی به کار گرفت و به عنوان لباس متحدالشکل، مردم را مجبور به تغییر لباس و کلاه نمود و از تمامی قدرت و ابزاری که در دست داشت،برای این مقصد استفاده کرد. او لباس روحانیت را ممنوع و منوط به اخذ اجازه نمود. سفر رضاخان به ترکیه، یکی از توطئه های روشن فکران وابسته بود تا رضاخان تحت تأثیر قرار گیرد و در تغییر ماهیت ملی و اسلامی ایران تلاش نماید.
پیش بینی مخالفت روحانیون
در زمان رضاخان، پیش از آن که طرح تغییر لباس و بر سر گذاشتن کلاه شاپو به مرحله اجرا درآید، برای جلوگیری از مخالفت روحانیان، نخست دولت اعلام کرد به این دلیل که اشخاص غیر روحانی یا روحانی نمایان، نتوانند از پوشیدن لباس و عمامه سوء استفاده کنند، باید اشخاصی که به این لباس ملبّس هستند، از دو نفر از مراجع گواهی بگیرند که آیا برای پوشیدن لباس روحانیت صلاحیت دارند یا خیر و مجتهدان نیز شهادت نامه بدهند. سپس روحانیان گواهی را به وزارت معارف ببرند و اجازه پوشیدن لباس دریافت کنند. دولت بدین ترتیب، در مورد کسانی که معمّم بودند، سخت گیری هایی نمود. پس از آن، افراد معمّم، یا در معابر رفت وآمد نمی کردند و در خانه می ماندند و یا اگر در معابر رفت و آمد می کردند، گرفتار پلیس می شدند.
تأثیر اقتصادی تغییر لباس
تأثیر اقتصادی تغییر لباس و کشف حجاب، این بود که زمینه استفاده از لباس ها، لوازم آرایش و سایر فراورده های ظاهر فریب سرمایه داری فراهم گردید؛ زیرا تا وقتی که مرد و زن ایرانی لباس سنتی خود را می پوشیدند، طبعا مناسب با آن زیور آلات مصرف می کردند و بیش تر لباس ها و زیور آلات نیز در داخل کشور تولید می شد و محتاج محصولات غربی نبودند. این موضوع، برای سرمایه داری غرب غیرقابل تحمل بود. از این رو، با تغییر لباس مردان و زنان به سبک اروپایی، ایرانیان مجبور شدند تولیدات آن ها را وارد کشور کرده، سپس تهیه و مصرف کنند. بدین ترتیب، کم کم صنایع داخلی از قبیل کارگاه های نسّاجی پارچه و شال و نمدمالی و عبابافی و..، چون نمی توانستند با مدهای رنگارنگ پاریس و لندن و نیویورک مقابله و رقابت کنند، از بین رفتند و سرمایه های داخلی، به جای تولید، مجبور به واردات شده و سرمایه داران استعماری هم درآمدهای سرشاری را به جیب زدند.
باید صورتا و سنتا غربی شویم
رضا شاه بعد از مسافرت ترکیه، در اغلب اوقات، ضمن صحبت از پیشرفت سریع کشور ترکیه، از تغییر لباس مردان و رفع حجاب خانم ها سخن می گفت و این مسأله را تشویق می کرد. او یک روز اوایل خرداد 1314، هیأت دولت را احضار کرد و گفت: «ما باید صورتا و سنتا غربی شویم و باید در قدم اول، کلاه ها تبدیل به شاپو شود. پس فردا که افتتاح مجلس دوره دوازدهم است، همه باید با شاپو حاضر شوند و در مجالس باید کلاه را به عادت غربی ها از سر بردارند و نیز باید شروع به رفع حجاب زن ها نمود. شما وزرا و معاونان باید پیشقدم شوید».
جنبش شیراز، مقدمه قیام مشهد
چند ماه قبل از قیام مردم مشهد، یعنی در یکی از شب های جمعه ماه ذی الحجه سال 1353ق، وزیر معارف مسافرتی به شیراز می کند و به مناسبتی، مجلس جشنی با حضور قشرهای مختلف مردم برپا می شود. پس از ایراد سخنرانی ها و نمایش، در خاتمه، عده ای از دوشیزگان بر روی صحنه نمایان می شوند و ناگهان نقاب از چهره برمی گیرند و ارکستر آهنگ رقص می نوازد و دختران به پای کوبی می پردازند. در این هنگام، عده ای به عنوان اعتراض از آن جا خارج می شوند. روز بعد، این خبر مانند بمبی صدا می کند و عده ای از مردم در مسجد وکیل اجتماع می نمایند. سید حسام الدین فالی که از عالمان و روحانیان با نفوذ شیراز بود، به منبر می رود و این گونه اعمال را تقبیح و محکوم می کند. خبر جنبش شیراز و تعطیل بازار به تهران می رسد، به ناچار دستور گرفتاری سید حسام الدین صادر می شود و او را زندانی می کنند.
تغییر لباس، مقدمه کشف حجاب
خبر گرفتاری حسام الدین فالی از روحانیان شیراز به حوزه علمیه قم، مشهد و تبریز می رسد. در تبریز دو مرجع بزرگوار، یکی آیت اللّه سید ابوالحسن انگجی و دیگری آیت اللّه آقا میرزا صادق، درباره تغییر لباس و کلاه شاپو اعتراض می کنند. از تهران دستور تعقیب داده می شود که آن دو نفر توقیف و به سمنان تبعید می گردند. در مشهد هم که دستور تغییر لباس، به همراه خبر جشن شیراز و گرفتاری فالی و تبعید دو نفر از عالمان تبریز، غوغایی برپا می کند و مراجع روحانی را سخت ناراحت نموده، جلساتی برای بحث و گفت وگو درباره این مسایل تشکیل می گردد. در این جلسات، مسأله تغییر لباس مطرح می شود و علما اظهار عقیده می کنند که دنباله تغییر لباس، به برداشتن حجاب منتهی خواهد شد و باید با شدت از آن جلوگیری نمود.
تغییر لباس پیامد تغییر فرهنگ
تغییر لباس، همواره پیامد تغییر یک فرهنگ است و انسان تا با فرهنگ خود وداع نکند، نمی تواند با لباس خود وداع کند و تا فرهنگ یک قوم را نپذیرد لباس آنان را به تن نمی کند.
درست به همین دلیل است که در احادیث ما آمده است که هر که خود را به گروهی شبیه سازد، هم از آن گروه به شمار می آید». لباس هر انسان، پرچم کشور وجود اوست؛ پرچمی است که او بر سر در خانه وجود خود نصب کرده و با آن اعلام می کند که از کدام فرهنگ پیروی می کند. هم چنان که هر ملتی با وفاداری و احترام به پرچم خود، اعتقاد خود را به هویت ملی و سیاسی خود ابراز می کند، هر انسان نیز مادام که به یک سلسله ارزش ها و بینش ها معتقد و دل بسته باشد، لباس متناسب با آن ارزش ها و بینش ها را از تن به در نخواهد کرد.
گرد همایی مردم در مسجد گوهرشاد
مسجد گوهرشاد، محل اجتماع و سخنرانی بر ضد لباس بیگانه و اسلام زدایی شده بود. با بازداشت برخی از عالمان مبارز، اجتماعات وسیع تر گردیده و لحن سخنرانان آتشین تر و شعار مردم تندتر شده بود. از مرکز به شهربانی مشهد دستور داده شد که واعظان معروف شهر را دستگیر کنند. اما گردهمایی فزاینده مردم در مسجد گوهرشاد برای شنیدن سخنان واعظان و روحانیان، بیش تر شد. علما و مجتهدان در منزل یکی از مراجع اجتماع کرده و تصمیم گرفتند که تلگرافی به شاه مخابره و او را از اقدامات ضد دینی اش منصرف سازند. این تلگراف به امضای هشت تن از علمای متعهد ارسال گردید. سپس خطبای معروف و مشهور چون شیخ مهدی واعظ خراسانی، شیخ عباس علی محقق و شیخ بهلول در مسجد گوهرشاد به منبر رفتند و مردم را بیش از پیش آگاه ساختند.
حمله به مسجد گوهرشاد
صبح جمعه 20 تیر سال 1314، قزّاقان رضاخان برای متفرق ساختن مردم وارد عمل شدند و بی محابا به روی مردم تیراندازی کردند و در این ماجرا، حدود یک صد نفر کشته و زخمی شدند. اما مردم متفرق نگشتند و مقاومت کردند. پس از این هجوم، مردم از اطراف با ابزاری از قبیل داس، بیل و چوب و... به طرف مسجد سرازیر شدند. مسجد گوهرشاد لبریز از جمعیت گردید. روحانیان به ترتیب بر بالای منبر حضرت صاحب الزمان(عج) قرار گرفتند و به سخنرانی پرداختند. روز شنبه 21 تیرماه در مسجد؛ شعارهای ضد سلطنت و ضد حجاب زدایی داده می شد و مسجد یک پارچه سرود مقاومت سر داده بود. وحشت مقامات دولتی را فرا گرفت. سرانجام رضاشاه دستور داد که همه را دستگیر و مجازات نمایند. سران شهربانی و آگاهی، نیروهای خویش را هماهنگ کرده، قرار گذاشتند پس از نیمه شب، تهاجم خود را آغاز نمایند. قزّاقان نیز از قبل در نقاط حسّاس شهر و اطراف مسجد گوهرشاد مستقر شدند و مسلسل های سنگین را بر بام های مشرف به مسجد کار گذاشتند.
حیله اسدی، نائب التولیه آستان قدس رضوی
قزّاقان و نیروهای شهربانی و آگاهی که در اطراف مسجد و نقاط حساس شهر مشهد مستقر شده بودند، شایع کردند که برای حفاظت از بانک ها آمده اند. اسدی، نایب التولیه رضاشاه، از نقشه کشتار مطلع شد و چون می دانست که مجتهدان هم در مسجد هستند، درصدد برآمد که آن ها را از آن جا خارج کند. از این رو، به دروغ پیغام فرستاد که تلگراف شما را اعلی حضرت همایونی پاسخ گفته، تشریف بیاورید برای مذاکره و با این حیله مجتهدان را از کشیک خانه به مسجد دارالتولیه کشاند. او می دانست اگر مجتهدان و عالمان طراز اول در این حمله و یورش کشته شوند، خراسان یک پارچه آتش خواهد شد و این آتش، گسترش خواهد یافت و دیگر به هیچ روی نمی توان از آن جلوگیری کرد. پس با این حیله علما را از مسجد خارج ساخت.
فتح مسجد گوهرشاد
پاسی از نیمه های شب دوازدهم ربیع الثانی گذشته بود که صدای غرش مسلسل های قزّاقان، حرم مطهر امام رضا علیه السلام را به لرزه انداخت و سربازان شاه، به فرماندهی سرلشکر ایرج مطبوعی، برای فتح مسجد گوهرشاد به حرکت درآمد. عده ای از مأموران مخفی رژیم، پیش تر وارد مسجد شده بودند و قرار بود آن ها از داخل وارد عمل شده و راه را برای ورود نیروهای رضاخان به داخل مسجد هموار کنند و چنین شد. دژخیمان اسلحه به دست، پا به درون خانه خدا گذاشتند و همه مسجدیان را از دم تیغ گذراندند.
توقیف علما و روحانیان
از روز یکشنبه 22 تیر، دولت به توقیف و بازداشت علما و روحانیان مشهد اقدام نمود وعده ای از علما را توقیف کرد و عده ای از آن ها هم مخفی شدند. از جمله توقیف شدگان، آیت اللّه سید یونس اردبیلی و آقازاده، فرزند آخوند ملامحمد کاظم بودند. بیش از سی نفر از عالمان و واعظان را دستگیر کردند و شهر تقریبا حالت حکومت نظامی به خود گرفته و ورود و خروج اشخاص به شهر، مستلزم داشتن جواز بود. ماموران برای دستگیری شیخ بهلول جایزه تعیین کرده بودند. پس از رفع غائله، اداره شهربانی برای پیدا کردن عاملان واقعه دست به کار شد و عده ای تحت بازجویی قرار گرفتند و در نتیجه، اسدی، نائب التولیه آستان قدس هم که یکی از محرکان معرفی شد، بلافاصله دستگیر شد و تحت محاکمه قرار گرفت و در دادگاه نظامی به اعدام محکوم گردید.
اهانت به آستان قدس رضوی
کشتار دسته جمعی مردم مشهد و دستیگری و محاکمه عده ای از علما و محکوم کردن جمعی در دادگاه های نظامی و صدور مجازات های سنگین و حکم اعدام برای عده ای، رفته رفته در کشور موجب گفت وگوها و ابراز نارضایتی هایی گردید و مردم در مورد دیانت رضاخان دچار تردید شدند؛ زیرا مردم آن چه در صحن حضرت رضا دیده بودند، برای یکدیگر بازگو کرده و این همه قساوت و خون ریزی را تقبیح می کردند؛ چرا که نظامیان، حرمت آستان قدس رضوی را رعایت نکرده و در این مکان مقدس، خون هزاران بی گناه را بر زمین ریخته بودند.
سخن رهبر کبیر انقلاب
رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی رحمه الله در خصوص تغییر لباس و کلاه چنین بیان داشتند: «... آن هایی که این قدر قوه تمیز ندارند که کلاه لگنی را که پس مانده درندگان اروپاست، ترقی کشور می دانند، با آن ها حرفی نداریم که آن ها از ما سخن خردمندانه را بپذیرند و عقل و هوش و حس آن ها را اجانب دزدیده اند... . آن روز که کلاه پهلوی سر آن ها گذاشتند، همه می گفتند: مملکت باید شعار ملی داشته باشد، استقلال در پوشش دلیل استقلال مملکت و حافظ آن است. چند روز بعد، کلاه لگنی [شاپو] گذاشتند سر آن ها، یک دفعه حرف ها عوض شد. گفتند: ما با اجانب مراوده داریم. باید همه هم شکل باشیم تا در جهان با عظمت باشیم. مملکتی که با کلاه عظمت برای خود درست می کند یا برایش درست می کنند، هر روزی کلاهش را ربودند، عظمتش را هم می برند».
قیام مسجد گوهرشاد، نقطه اوج مبارزات
قیام مسجد گوهرشاد و کشته شدن هزاران نفر از مردم و روحانیت و تبعید و زندانی شدن جمع بسیاری از آن ها، نقطه اوج مبارزه های بر ضد رضاخان بود و از آن واقعه جان گداز تا سقوط پهلوی اول و دوم، این مبارزه هم چنان ادامه داشت تا این که خداوند متعال، پاداش این مبارزات و از جان گذشتگی ها را، پیروزی انقلاب اسلامی، که از بزرگ ترین انقلاب های تاریخ است، قرارداد و این ملت را به نعمت استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی آراسته و مفتخر ساخت و عظمت اسلام را زنده نمود و آن را مقدمه ای برای ظهور منجی عالم بشریت حضرت مهدی موعود(عج) قرار داد.

 

گزیده ای از بیانات مقام معظم رهبری پیرامون عفاف و حجاب:
*مردم ما چادر را انتخاب کرده‌اند. البته ما هیچ وقت نگفتیم که «حتماً چادر باشد، و غیرچادر نباشد.» گفتیم که «چادر بهتر از حجابهاى دیگر است.» ولى زنان ما مى‌خواهند حجاب خودشان را حفظ کنند. چادر را هم دوست دارند. چادر، لباس ملى ماست. چادر، پیش از آن‌که یک حجاب اسلامى باشد، یک حجاب ایرانى است. مال مردم ما و لباس ملى ماست.(مهرماه 73)
*خانمها خیلى باید مراقبت کنند مسئله‌ى حجاب را، مسئله‌ى عفاف را؛ وظیفه‌ى آنهاست، افتخار آنهاست، شخصیت آنهاست.(اردیبهشت ماه 91)
*حجاب مایه‌ى تشخص و آزادى زن است؛ برخلاف تبلیغات ابلهانه و ظاهربینانه‌ى مادیگرایان، مایه‌ى اسارت زن نیست. زن با برداشتن حجابهاى خود، با عریان کردن آن چیزى که خداى متعال و طبیعت پنهان بودن آن را از او خواسته، خودش را کوچک میکند، خودش را سبک میکند، خودش را کم‌ارزش میکند. حجاب وقار است، متانت است، ارزشگذارى زن است، سنگین شدن کفه‌ى آبرو و احترام اوست؛ این را باید خیلى قدر دانست و از اسلام باید به خاطر مسئله‌ى حجاب تشکر کرد؛ این جزو نعمتهاى الهى است.(اردیبهشت ماه 91)
*حجاب، ارزشى است منطبق با طبیعت انسان.(اسفندماه 77)
*مسأله‌ى حجاب، مسأله‌یى است که اگرچه مقدمه‌یى است براى چیزهاى بالاتر، اما خود یک مسأله‌ى ارزشى است. ما که روى حجاب این‌قدر مقیدیم، به خاطر این است که حفظ حجاب به زن کمک مى‌کند تا بتواند به آن رتبه‌ى معنوى عالى خود برسد و دچار آن لغزشگاههاى بسیار لغزنده‌یى که سر راهش قرار داده‌اند، نشود.(دی ماه 70)
*باید توجه کنید که هیچ بحثى در این زمینه‌هاى مربوط به پوشش زن، از هجوم تبلیغاتى غرب متأثر نباشد؛ اگر متأثر از آن شد، خراب خواهد شد. مثلاً بیاییم با خودمان فکر کنیم که حجاب داشته باشیم، اما چادر نباشد؛ این فکر غلطى است. نه این‌که من بخواهم بگویم چادر، نوع منحصر است؛ نه، من مى‌گویم چادر بهترین نوع حجاب است؛ یک نشانه‌ى ملى ماست؛ هیچ اشکالى هم ندارد؛ هیچ منافاتى با هیچ نوع تحرکى هم در زن ندارد. اگر واقعاً بناى تحرک و کار اجتماعى و کار سیاسى و کار فکرى باشد، لباس رسمى زن مى‌تواند چادر باشد و - همان‌طور که عرض کردم - چادر بهترین نوع حجاب است.(دی ماه 70)
*مسأله‌ى حجاب، به معناى منزوى کردن زن نیست. اگر کسى چنین برداشتى از حجاب داشته باشد، برداشتش کاملاً غلط و انحرافى است.(دی ماه 68)
*مسأله‌ى حجاب، به معناى جلوگیرى از اختلاط و آمیزش بى‌قیدوشرط زن و مرد در جامعه است.(دی ماه 68)
*ما حجاب را لباس «مشارکت اجتماعى» زنان مى‌دانیم و اگر نباشد، واقعاً در عرصه اجتماع، مشکل داریم و واقعاً هیچ‌وقت احساس نکرده‌ایم که این براى ما سختى و مشکلى به وجود آورده است. ما با داشتن حجاب، احساس راحتى خیلى بیشترى مى‌کنیم.(مهر ماه 77)
*حجاب، یکى از وسایل امنیت است. با حجاب زنِ مسلمان، هم خود زنِ مسلمان امنیت پیدا مى‌کند و هم مردان مسلمان امنیت پیدا مى‌کنند.(اسفند ماه 75)
*حجاب، تکریم آن کسى است که در حجاب است. حجاب زن، تکریم زن است.(دی ماه 86)
*در ایران باستانى زنهاى اعیان و اشراف و رؤسا همه باحجاب بودند؛ زنهاى افراد پائین و طبقات پست، نه، بى‌حجاب هم مى‌آمدند؛ مانعى هم نبود. اسلام آمد این تبعیض را گذاشت کنار، گفت نخیر، زن باید باحجاب باشد؛ یعنى این تکریم مال همه‌ى زنان است.(دی ماه 86)
*ما زن را به عفّت، به عصمت، به حجاب، به عدم اختلاط و آمیزش بى‌حد و مرز میان زن و مرد، به حفظ کرامت انسانى، به آرایش نکردن در مقابل مرد بیگانه - براى آن‌که چشم او لذّت نبرد - دعوت مى‌کنیم.(آذر ماه 71)
*در محیط دانشگاهها، خانمهاى دانشجو و استاد باید بکوشند روحیه و فرهنگ اسلامى را ترویج کنند. اجازه ندهید به کسانى - اگر خداى نکرده در دانشگاههاى کشور هستند - که نسبت به حجاب اسلامى یا زنان و دانشجویان دخترِ مسلمان بى‌احترامى کنند. اجازه ندهید که اینها بتوانند افکار فاسد را منتشر کنند.(آذرماه71)
*اگر شما آقا، محرم و نامحرم را رعایت نکردید، اگر دوستِ جنس مخالف پیدا کردید، اگر با همه گرم گرفتید، اگر حجاب رعایت نشد، اگر صد جور زن با آرایشهای گوناگون در مقابل شما رژه رفتند؛ و نیز اگر شما خانم، هرجا یک مرد چنین و چنانی را دیدید و به او خیره شدید و نگاه کردید و چه و چه کردید، نتیجه چه میشود؟ نتیجه این میشود که همسر خودت از نظر تو دیگر آن جاذبه یی را که محبت ایجاد کند، نخواهد داشت. همسر شما هر کس هم که باشد، ولو حضرت یوسف، بعد از یک ماه یواش یواش عادی میشود. حضرت یوسف هم اولش خیلی برجسته است؛ زلیخا هم اولش خیلی برجسته است؛ اما بعد یواش یواش عادی میشود؛ ولی آن بیرونی نو است.(خرداد ماه83)
*برداشتن حجاب، مقدمه‌اى براى برداشتن عفت بود؛ براى برداشتن حیا در جامعه‌ى اسلامى بود؛ براى سرگرم کردن مردم به عامل بسیار قوى و نیرومند جنسى بود؛ براى اینکه از همه‌ى کارهاى دیگر بمانند؛ و یک مدتى هم موفق شدند، اما ایمان عمیق ملت ایران نگذاشت.(دی ماه86)
*عفّت در زن، وسیله‌اى براى تعالى و تکریم شخصیت زن در چشم دیگران، حتّى در چشم خودِ مردان شهوتران و بى‌بندوبار است. عفّت زن، مایه احترام و شخصیت اوست. این مسأله حجاب و مَحرم و نامَحرم و نگاه کردن و نگاه نکردن، همه به خاطر این است که قضیه عفاف در این بین سالم نگهداشته شود.(مهرماه 76)
*سیاست راهبردىِ اساسىِ بنیانى غرب بر عرضه شدن و هرزه شدن زن است و حجاب مخالف آن است.(خرداد ماه90)
*ما در مورد خانمها، حجاب و آن حفاظ زنانه را - که در واقع احترام به زن است - مظهر تقوا مى‌دانیم.(بهمن77)
*نگاه عمومى به زن که در فرهنگ غربى نهادینه شده، نگاه غلطى است؛ نگاه ابزارى است، نگاه اهانت‌آمیز است. از نظر غرب، علت اینکه شما نباید توى چادر باشید، نباید حجاب داشته باشید، این نیست که آزاد باشید. شما دارید میگوئید من با حجاب هم آزادى دارم. او چیز دیگرى مورد نظرش است؛ زن را براى نوازش چشم مرد، براى بهره‌ورى نامشروع مرد، میخواهند به شکل خاصى در جامعه ظاهر بشود. این، بزرگترین اهانت به زن است؛ حالا ولو با چندین لفّاف تعارف‌آمیز این را بپوشانند و اسمهاى دیگرى رویش بگذارند.(مهرماه 88)
*اگر در جهت ایجاد حجاب، یک ذره نسبت به لباس افراد این جوامع تعرض بشود، همه‏ى دنیا را غوغا برمى‏دارد؛ ولى اگر در جهت کشف حجاب، به لباس کسى تعرض بشود، یک‏صدم آن در دنیا غوغا نمى‏شود!(مهرماه69)
*عظمت زن به این نیست که بتواند چشم مردها را، هوس هوسرانان را به خودش جلب کند؛ این افتخارى براى یک زن نیست؛ این تجلیل زن نیست؛ این تحقیر زن است. عظمت زن آن است که بتواند حجب و حیا و عفاف زنانه را که خدا در جبلّت زن ودیعه نهاده است، حفظ کند؛ این را بیامیزد با عزت مؤمنانه؛ این را بیامیزد با احساس تکلیف و وظیفه؛(اردیبهشت ماه 82)
*هر حرکتى که براى دفاع از زنان انجام مى‌گیرد، باید رکن اصلى آن رعایت عفاف زن باشد.(مهر ماه 76)
*عفّت در زن، وسیله‌اى براى تعالى و تکریم شخصیت زن در چشم دیگران، حتّى در چشم خودِ مردان شهوتران و بى‌بندوبار است. عفّت زن، مایه احترام و شخصیت اوست. این مسأله حجاب و مَحرم و نامَحرم و نگاه کردن و نگاه نکردن، همه به خاطر این است که قضیه عفاف در این بین سالم نگهداشته شود.(مهر ماه)